مسائل فرهنگی جهان معاصر

استاد حدادیان

ایمیل استاد: haddadian47@gmail.com

دانلود فایل

با تشکر از خانم قاسم زاده


 

1- نوآوری های فناورانه در فراهم آوردن موجبات دگرگونی های فرهنگی وسیع موثر بوده اند نمونه های از نوآوری فناورانه را انتخاب کنید و آثار آن را بر جامعه خاطر نشان سازید؟

اختراع اتومبیل یک نوآوری بود که موجب آلودگی و احداث بزرگراه‏ها گردید و تحرک جغرافیایی جمعیت را افزایش داد اختراع اتومبیل همچنین به تغییر الگوهای روابط خانوادگی و ایجاد بسیاری از مشاغل جدید کمک کرد این وسیله همچنین موجب تراکم جمعت و تهی شدن منابع طبیعی گردیده است. تلویزیون ، تلفن ، فناوری پزشکی و بوجود آمدن بمب و سلاحهای هسته ای از جمله نمونه های دیگر نوآوری های فناورانه است.

2- عوامل مادی از قبیل فناوری یا وضع جغرافیایی و عوامل غیر مادی مانند ارزشها ، مذهب یا ایدئولوؤی ممکن است بر مسیر دگرگونی های اجتماعی ، فرهنگی تأثیر بگذارد مثالهای از دگرگونی های که از این عوامل غیر مادی ناشی شده اند ذکر کنید.

مارکس وبر از نقش مذهب پروتستان در ایجاد ارزشهای که موجب رشد نظام سرمایه داری شده یاد کرده است ، ارزشها به رشد و توسعه جنبش های اجتماعی مانند جنبش آزادی زنان و جنبش حقوق مدنی کمک کرد. ایدئولوژی های سیاسی می تواند به وقوع انقلابها یا حمایت گسترده افکار سیاسی از قبیل دموکراسی یا سوسیالیسم کمک کنند.

 

تعریف فرهنگ از نظر تیلور :

تیلور در کتاب جوامع ابتدایی ، فرهنگ را چنین تعریف می کند. فرهنگ مجموعه پیچیده ای است شامل معارف ، معتقدات ، هنرها ، صنایع ، تکنیکها ، اخلاق ، قوانین ، سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آنرا از جامعه خود فرا می گیرد و در قبال آن جامعه تعهداتی بعهده دارد.

آنان که افراد جامعه را به دو گروه بافرهنگ و بی‏فرهنگ تقسیم می کنند تصوری نادرست و عامیانه از جامعه دارند از دیدگاه جامعه شناسی هیچ فرد بزرگسال و طبیعی بی‏فرهنگ نیست. فرهنگ را می توان به عنوان مجموعه رفتارهای اکتسابی و ویژگیهای اعتقادی اعضای یک جامعه معین تعریف کرد کلمه اساسی و مهم در این تعریف کلمه اکتسابی است که فرهنگ را از رفتارهای برخواسته از وراثت و ویژگیهای زیستی متمایز می‏کند. مثال : همه نوزادان هنگام گرسنگی یا ناراحتی گریه سرمی دهند این نوع گریه و فریاد یک ویژگی رفتاری است که در همه جوامع بشری مشاهده می شود و از خصایص یک فرهنگ معین به شمار نمی رود بلکه بخشی از ساختمان زیستی بشر است که نوزادان به ارث برده اند.

باید به خاطر داشت که فرهنگ متمایز از جامعه است. جامعه به گروهی از انسانها اطلاق می شود که در طول هزاران سال با یکدیگر زندگی کرده و در سرزمین دیگر سکنی گزیده اند و سرانجام خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر سازمان داده‏اند افراد هر جامعه همچنین فرهنگ مشتری نیز دارند ممکن نیست که فرهنگ جدای از جامعه و جامعه جدای از فرهنگ باشد هرجا که جامعه ای هست فرهنگ منطبق بر آن نیز وجود دارد. مثال : هر جامعه ای فرهنگی دارد که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود این فرهنگ نهادهای دینی ، زبان ، ارزشها ، باورها ، قوانین ، سنن ، علوم و صنایع را در بر می گیرد. این مجموعه را هم نهادهای رسمی مانند مدرسه و هم نهادهای غیررسمی مانند گروههای هم سن و سال از نسلی به نسل دیگر انتقال داده است. پس فرهنگ بدون مانع جریان دارد.

دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی:

هرگونه تغییر در ساختار یا سازمان اجتماعی جامعه دگرگونی اجتماعی نامیده می شود.

دگرگونیهای اجتماعی از دگرگونی های فرهنگی که به وقوع تغییرات در فرهنگ جامعه اطلاق می شوند متمایز است. مثال : تغییر در شمار جوانانی که وارد دانشگاه می شوند ، تغییر در میزان مرگ و میر یا امید به زندگی جمعیت ، تغییرات در نقش زن جامعه جدید نمونه های از تغییرات اجتماعی جهان به شمار می رود.

اختراع تلویزیون و معرفی لغات یا یا شکلهای هنری جدید دگرگونی های فرهنگ محسوب می شود.

عواملی که دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهند:

الف) عوامل جغرافیایی : محیط طبیعی ممکن است جامعه ای را در معرض مجموعه عواملی قرار دهد که کم و بیش آنها را وا دارد که دست به تغییرات اجتماعی ، فرهنگی بزنند. مثال : بالا رفتن دمای هوا و وقوع طوفان یا زلزله مردم را وادار می سازد که سبک زندگی خود را تغییر دهند. وفور یا فقدان منابع طبیعی در تعیین نوع زندگی مردم نقش بسزایی دارد. مثال : تغییر در محیط غرب آمریکا که با کاهش منابع طبیعی مانند گوشت بوفالو همراه بود موجب تغییر چشم گیری در سبک زندگی جمعیت سرخ‏پوستان آمریکا در این منطقه شد. آنان برای بقای خود ناگزیر به سازگاری با محیط زیست محدودتر و مواد غذایی متفاوتی شدند که مهاجران بر آنان تحمیل کرده بودند.

ب) عوامل فناورانه :

بسیاری از نوآوری‏های فناورانه دگرگونی های وسیعی در جامعه بشری پدید آورده‏اند. مثال : تلویزیون ، رایانه در دههای اخیر ماهیت روابط خانوادگی را به طور چشمگیری تغییر داده و به عامل عمده ای در روند تربیت کودکان تبدیل شده.

ج) ایدئولوژی :

در هر جامعه یک ایدئولوژی بنیادی وجود دارد که از مجموعه‏ای از باورها و ارزشها بوجود آمده است. ایدئولوژی ها ممکن است در خدمت حفظ وضع موجود باشند ، اما اگر این باورها و ارزشها دیگر با نیازهای جامعه سازگار نباشند خود نیروی محرک دگرگونی‏ها می شوند.

 

د) رهبران

دگرگونی های اجتماعی ـ فرهنگی را اغلب رهبران فرهمند آغاز می کنند. زیرا این رهبران می توانند عده ی بیشماری را به جنبش خود جلب می کنند. مثال : حضرت عیسی مسیح (ع) ، بودا ، مهات ماگاندی ، مارتین لورتکینک نمونه های از شخصیت های فرهمند بودند. جنبش های که این افراد رهبری کردند با موفقیت نایل شد ، زیرا پیروان آن به آنها و به آرمانشان عمیقاً اعتقاد داشتند.

پ) جمعیت

رشد و کاهش شدید حجم جمعیت عامل مهمی در ایجاد دگرگونی های اجتماعی ، فرهنگی است. افزایش سریع جمعیت ممکن است موجب نوآوری در فنون سازنده شود در حالیکه کاهش سریع جمعیت ممکن است دگرگونی های چشمگیری را در سازمان اجتماعی بوجود آورد تا جامعه بتواند در برابر دشمنان از خود دفاع کنند. مثال : انگیزه های کنترل جمعیت در ابتدا در هند بوجود آمد زیرا جمعیت این کشور به سرعت افزایش می یافت و بر اثر آن نه تنها فضای زیست را محدود می کرد بلکه تولید مواد غذایی کفاف جمعیت اضافی را نمی داد و با برنامه های مربوط به تامین نیازهای کشور همگام نبود در نتیجه این بحران در روشهای کنترل جمعیت و فناوری تولید مواد غذایی نوآوری های در هند بوجود آمد.

خصوصیات فرهنگی:

برای اینکه مفهوم فرهنگ و قلمرو آن از دیدگاه انسان شناسی روشن شود و شناخت پدیده ها و امور فرهنگی آسان جلوه کند سه ویژگی آنرا که در هر کدام به ظاهر تضادی به چشم می خورد مورد تحلیل و تفسیر قرار می دهیم.

1- فرهنگ "عام" ولی "خاص" است.

فرهنگ به عنوان اینکه یک معرفت بشری عام است یعنی در هر جا و به هر نحوه که جامعه انسانی زندگی می کند میراث مشترک و ثروت عمومی این حیوان آفریننده فرهنگ دیده می شود. با اندک توجهی به گروههای اجتماعی دیگر و حتی شهری غیر از زادگاه خود ملاحظه می شود که با وجود تشابه در کلیات خطوط اصلی تفاوتی در اعمال ، ابزار و رسوم و قوانین و معتقدات و بالاخره تمام جلوه های فرهنگی وجود دارد. به عبارت دیگر این فرهنگ عام در هر جامعه میوه و ثمره تجارب "خاص" آن جامعه است بنابراین مقتضیات زمانی و مکانی تطور و تحولی ویژه دارد هر چند که با توسعه ارتباطات جمعی و امکانات رفت و آمد و رقابتهای اقتصادی و جهانی و با کمک رادیو ، تلویزیون ، سینما و لباس یا یک ابزار کشاورزی و یا وسیله تکنیکی دیگر در زمانی اندک در کشورهای مختلف رواج می یابد.

2- فرهنگ "متغیر" ولی "ثابت" است.

می دانیم تمام پدیده های اجتماعی بنابر مقتضیات زمان و براساس اختراعات و نیازها و رفت و آمدها دستخوش تغییر و تحول است و ثبات به مفهوم فیزیکی کلمه در هیچ یک از جنبه های فرهنگی یافت نمی شود و فقط "فرهنگهای مرده که آثارشان را از خلال اوراق تاریخ ، حفریات باستان شناسی می توان دید." نسبتاً ثابت اند ولی زندگی جوامع انسانی نمی تواند ثابت و ساکن باشد و تبع سنن و آداب و آرزوها و تکنیک هنر و بالاخره فرهنگ آنان نیز تابع این تطور است و در واقع این تغییر راز بقا و هستی فرهنگ است. این تغییر و تحول در زمینه های فرهنگ بقدری آرام و کند صورت می گیرد که به آسانی متوجه آن نمی شویم و از آنجا که زندگی فرد نیز ملازم این تغییر بسیار کند و آسان است فرهنگ تقریباً ثابت به نظر می آید و پی بردن به این تغییر وقتی امکان پذیر است که مثلاً فرهنگ فعلی را با فرهنگ گذشته مقایسه کنیم یک برش 30 ساله تفاوت لباس ، خوراک ، آداب و رسوم و زمان را به خوبی نشان می دهد.

3- فرهنگ "اجباری" ولی "اختیاری" است.

فرهنگ الزاماً تمام حیاط اجتماعی ما را دربر می گیرد ولی به ندرت خود را بر افکار و معارف اعمال ما تحمیل می کند یعنی انسان از بدو تولید خواه ناخواه غذا خوردن ، لباس پوشیدن ، نشستن ، حرف زدن و بالاخره شناخت ارزشها را در خانواده فرا می گیرد.

کودک بالاجبار زبان جامعه و پدر و مادر و اعمال و فشار ویژه طایفه و قشر و طبقه و بالاخره شهر محل تولد نشو نوای خود را می آموزد ولی انسان بنابر خصوصیات جسمانی ، فکری ، روانی ، علمی و اجتماعی که دارد و یا بدست می آورد در چارچوب رعایت آنچه از جامعه خود آموخته است باقی نمی ماند والا این همه اختراعات و اکتشافات و توسعه و تکامل تکنیکی و زیستی و فکری مقدور نبود یعنی تأثیر شخصیت و کاربرد هوش و استعداد و مقتضیات دیگر افراد را به فضای اختیار می کشاند.

قوم مداری : یکی از موضوعات مهمی که در جامعه شناسی فرهنگی به آن توجه می شود و در مباحث موانع توسعه فرهنگی می تواند قابل تأمل باشد قوم مداری است. قوم مداری گرایشی است که بر حسب آن افراد جامعه فرهنگ خود را برتر فرهنگ دیگران می پندارند. عادتها ، سنت ها غالباً ما را به استفاده از وجه نظرهای اجتماعی ریشه دار به قوم مداری ترغیب می کنند به این ترتیب هنگامیکه اعضای یک گروه درباره دیگران به داوری می نشینند غالباً قوم مداری آنان را به احساس خود برتر بینی سوق می دهند. مثال : شهر نشینان و روستائیان را دهاتی خطاب می کنند و روستائیان شهرنشینان را فریبکار و زرنگ می انکارند. حتی جوانترها اقتدار بزرگترها را نمی پذیرند. در حالیکه بزرگسالان جوانان را گستاخ و ناپخته می شمارند.

آثار مثبت: قوم مداری این فایده دارد که احساس مشروعیت گروه و وفاداری ، میهن پرستی و ملیت خواهی فرد را تقویت می کند.

آثار منفی : شاید زیباترین اثر قوم مداری که غالباً مانع نوآوری های احتمالاً سودمند می شود. از آنجا که همواره به اندیشه دیگران با بدگمانی می نگرند و آنها را نادرست تلقی می کنند آن دسته از مسائل داخلی که به آسانی با استفاده از ابداعات دیگران حل می شود برای مدتی بسیار طولانی و گاه بی پایان حل ناپذیر باقی می ماند. قوم مداری افراطی به طرد غیرضروری و بیهوده فرد و دانش دیگر فرهنگها منتهی می شود و از هرگونه مبادله فرهنگی و غنی سازی فرهنگ خودی جلوگیری می کند.

مسائل و مشکلات فرهنگی ایرانیان

4 مورد از مهم ترین مسائل و مشکلات فرهنگی ایران را بنویسید.

1- کارگروهی : در کارگروهی موفق نیستند و فقط در کاری که فردی است موفق هستند مثل : المپیک

2- جوزدگی

3- پرتوقعی و فرهنگ کاربردی

4- جمود: در ایرانیان دیده می شود که بسیار حاضر به شنیدن و دیدن عقاید مخالف خودشان نیستند چون در ایران عقاید بسیاری وجود دارد.

5- ایده آل گرایی : ایرانیان آرمان گرا و ایده آل گرا هستند.

6- نژادپرستی: فقط نژاد خود را مورد احترام قرار می‏دهند و درمقابل دیگران جبهه می گیرند و مسخره می‏کنند.

7- قانون مداری : به قوانین احترام نمی گذارند و به خود و جامعه آسیب می رسانند.

 

4 مورد از مسائل و مشکلات فرهنگی ایران را بنویسید؟

1- سلطه قوم خارجی با تمدن پایین تر

2- تولید انبوه ترس و هراس

3- تأثیر فرهنگی قوم مهاجر

4- اقتصاد نفتی و جامعه به شدت طبقاتی

راه حل ها:

1- خرد کردن محافظه فکری : برایشان سخت است که سنت و مدرنیته را کنار هم قرار دهند.

2- ایده آل گرایی

3- قانون گذاری

پیامدهای مثبت و منفی فرهنگی جامعه مجازی (موبایل ـ اینترنت) را بنویسید.

ابعاد منفی اینترنت :

1- اعتیاد

2- تغییر دادن سبک زندگی

3- کاهش روابط اجتماعی

4- پایین آوردن عزت نفس

5- بی توجهی به سلامت فردی

6- مخفی نگه داشتن میزان وقت صرف شده و محتوای پیامک از اطرافیان

7- ابتلا به برخی از مشکلات جسمی در اثر ارسال پیامک

ابعاد مثبت :

1- بالا بردن معلومات فردی

2- کاهش وقت (زمان)

3- سرعت عمل در برقراری ارتباط

4- کاهش هزینه در ارتباطات و معلومات

5- دسترسی سریع و مناسب به اطلاعات جهان

 

مهم ترین مسائل فرهنگی جامعه فمینیسم در جامعه معاصر چیست؟

 

در فمینیسم : برابری حق زن و مرد مطرح است نه برتری زن بر مرد.